زندگی پر از آرامشمونزندگی پر از آرامشمون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
مامان نی نی مامان نی نی ، تا این لحظه: 31 سال و 13 روز سن داره
بابای نی نی بابای نی نی ، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
با هم بودنمونبا هم بودنمون، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

توت فرنگی اینده ی مامان و بابا!

فقط يه كوچولو مونده

سلام عروسك كوچولو.راستي راستي داري واسمون دعا ميكني؟اخه يكم نزديكتريم به حاجتمون اما هنوز هيچي معلوم نيست .بازم دعا كن گل كوچولو.فقط يه كوچولوي ديگه مونده تا بشه يا اصلا نشه.دعا كن واسمون دوست دارم .
31 فروردين 1391

ما با هم خوشحاليم(تقديم به همسر عزيزم)

سلام سلام عزيزم. ميخوام ازت تشكر كنم از همه ي اون لحظه هايي كه منو خندوندي.براي همه ي اون لحظه هايي كه به حرفام گوش دادي.براي همه ي اون لحظه هايي كه به من جرات و شهامت دادي به من دوست داشتن رو ياد دادي.براي همه ي اون لحظه هايي كه منو تو اغوشت گرفتي،براي همه ي وقت هايي كه با من شريك شدي...... ميخوام ازت تشكر كنم بابت همه ي اونوقت هايي كه خواستي كنارم باشي.همه ي اون لحظه هايي كه به من اعتماد داشتي .منو تحسين كردي.اون لحظه هايي كه اسايش و راحتي من برات از راحتي خودت مهم تر بود براي همه ي اون لحظه هايي كه بهم گفتي دوست دارم و همه ي وقت هاييكه تو فكر من بودي.براي اون لحظه هايي كه بهم شادي دادي براي اون لحظه هايي كه بهت احتياج د...
30 فروردين 1391

چرا بهم حتي نگاه نميكني؟

سلام نفسم اين بار ميخوام خودم تو وبلاگت با خدا حرف بزنم تا شايد يه فرجي بشه  خدايا .........خيلي دلم گرفته........خيلي  به فاطمه ي زهرا قسمت ميدم كارمونو راه  بنداز.......... خدايا دلتنگم ميدونم كه بنده ي خوبي برات نبودم ولي تو كه مهربون بودي بارها گفتم واسه اينكه همين دل رحمي و مهربونيت رو يه بار ديگه بهم ثابت كني يه نيم نگاه بهم بنداز خدايا اين جايي كه من دارم برات مينويسم كلبه ي پاك يه ني ني كوچوله كه الان پيش توئه اين جا هيچ چيزي نيست جز پاكي جايي بهتر از اينجا پيدا نكردم تا حرفامو بهت بزنم خدايا ميدونم كه داري به حرفام گوش ميدي اما من صبرم خيلي كمه ازت ميخوام تا صدام زدم روتو بكني طرفم خيلي بهت نيازد...
28 فروردين 1391

سلام عزيزكم

سلام عروسك من؟حالت خوبه ؟دوباره دلم هواتو كرد اومدم باهات حرف بزنم.گل من امروز قراره يه مشتري بياد دعا كن قبول كنه.دل تو دلم نيست.خيلي خسته شدم .همش هم دعا ميكنم اما هيچ خبري نيست .عزيزم دعا كن كه زودتر تموم شه.همينطور كار بابايي و شروع شغل جديد البته اگه به صلاح هست.هميشه تو قلبمي فسقليه من .دوست دارم ...
28 فروردين 1391

درد و دل با زيباترين مخلوق خلقت

سلام ستاره ي من خوبي ؟حالت چطوره؟سرحالي؟اخ كه چقدر دلم ميخواست ميديدمت.اما دلم نميخواد الان بياي پيشم!!!!ناراحت نشو عزيزم همه ي اينا واسه تو هست گلم.ميخوام وقتي كه مياي تو زندگيمون همه چي خوب باشه و تو تو رفاه كامل باشي .الان مشغوليات مامان و بابا خيلي زياده واسه همينه كه وقت ندارم زياد بيام به ديدنت و تو وبلاگت باهات حرف بزنم هر چند هميشه تو قلبمي و من هر جا كه باشم باهات حرف ميزنم .خيلي حرف ها تو دل ماماني هست اما نميتونه بهت بگه اخه هنوز خيلي كوچولويي .دلم خيلي گرفته نميدونم چرا.دلم ميخواد زودتر چند سال ديگه بشه از اين همه سختي بيايم بيرون و واسه اومدنت تو زندگيمون برنامه ريزي كنيم.واي كه چه روزاي قشنگي ميشه.واسه اومدن اون روزها دعا كن ا...
27 فروردين 1391

امروز خيلي خسته شدم

سلام عزيز ماماني.خوبي؟تو اسمونا خوش ميگذره؟داري چيكار ميكني؟دوباره دلم خواست باهات حرف بزنم امروز خيلي خسته شدم از ساعت 1 بودم دانشگاه تا ساعت 7.30 اصلا هم حوصله نداشتم تو اين گرميه هوا.فردا هم ميان ترم دارم رياضيات پايه از 20 صفحه هم فقط 2.3 صفحشو دارم كه بخونم.عزيزم از خدا بخواه بهم كمك كنه فردا زودي بگذره.خيلي دوست دارم
22 فروردين 1391

دلم برات تنگه

سلام گل من.دلم برات خيلي تنگ شده عزيزم.دلم ميخواد باهام حرف بزني و تو خوابم بياي.عزيزم تو پاكي خيلي پاك از خدا برامون دعا كن .من و بابايي به دعاي شما خيلي احتياج داريم .ميبوسمت
22 فروردين 1391
1